حجت السلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی، مدیرگروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد تأثیر و نقش آزاداندیشی در گسترش و توسعه علوم گفت: بحث آزاداندیشی همچنان که از نام آن مشخص است، فضای اندیشه فضای تحمیلی نیست و اصلا تحمیل در این فضا امکان ندارد و اصولا فضای اندیشه، فضای اقناع و باور است.
وی با بیان اینکه اگر قرار باشد منطقی و صحیح جلوه کند طبیعتا باید در قبال منطقها و اندیشه های دیگر هماوردی کند، افزود: در مقابل آن اندیشه ها اگر منطق، منطق قابل قبولی باشد و قابلیت عرضه داشته باشد طبیعتا به منطق های مقابل خودش پاسخ خواهد داد و تفوق پیدا خواهد کرد و قدرت اقناعی و باورپذیری اندیشه موجب خواهد شد که رواج پیدا کند.
این محقق و نویسنده کشورمان با اشاره به اینکه طبیعتا اسلام به عنوان دینی که خاتم و کامل است و بر دین های دیگر اضافه کرده و افزوده و مؤلفههای افزونتری به همراه دارد، ادعای جهانشمولی دارد و این ادعای جهانشمولی هم مستند به ادله ای است، اظهار داشت: اسلام جدا از بحث ایمان و باور قلبی برای اینکه بتواند خود را عرضه کند، منطق جهانشمول دارد یعنی منطقی دارد که همه افراد او را خواهند فهمید و باور خواهند کرد و به آن گرایش پیدا خواهند کرد. این منطق که بر فطرت مبتنی است طبیعتا به همه افراد قابل عرضه است.
وی افزود: البته طبیعتا مخالفانی خواهد داشت که آنها هم برای خودشان منطقهایی خواهند داشت. این منطقها باید در کنار هم قرار گیرد و منطق صحیح در مقابل منطق سقیم یا باطل خودنمایی خواهد کرد. این روش در سیره اهل بیت(ع) وجود دارد، خصوصا این سیره در زمان امام صادق(ع) بسیار مشهود است و حتی زنادقه و کفار و ... با امام بحثهای بسیار جدی می کردند. کتاب «توحید مُفَضَّل» حاصل این چنین مباحثی است. مفضل یکی از اصحاب امام صادق(ع) بود و یکی از زنادقه حرفهای تندی زده بود که باعث شد او عصبانی شود و آنها را به کفر و الحاد متهم کند. آنها گفتند ما حرفهای سنگینتر و محکمتر از اینها، به امام صادق(ع) می زنیم ایشان با گشادهرویی از ما استقبال میکنند و جواب میدهند و ما هم حرفهای ایشان را می شنویم یا قانع می شویم یا دوباره اشکال وارد می کنیم. رسم امام صادق(ع) این گونه است تو چرا برافروخته شدی.
ایزدهی در ادامه سخنانش با بیان سیره امام صادق(ع) در این باره بیان کرد: امام صادق(ع) بر این اساس افرادی مثل هشام بن حکم را تعلیم می دهد که اولا هشام با افراد مختلف از گروه ها و نحله های فکری بحث می کنند و مجادلات کلامی دارند و عملا این رویکرد موجب شد که منطق امام صادق(ع) عملا بعد از مدتی جهان اسلام را درنوردد و غالب شود. نوع بیان امام صادق(ع) و شاگردانش و نوع روش مباحثه کردنشان روش ممتازی است و می توان گفت بی نظیر است.
وی با اشاره به اینکه امام رضا(ع) با افراد و گروه های مختلف و رهبران ادیان و مذاهب مختلف بحث می کردند و مباحثات و مناظراتی داشتند، گفت: جالب این است که امام رضا(ع) با آنها با کتاب خودشان بحث میکردند، هیچ وقت حرف را تحمیل نمی کردند و منطق عقلانیت و باور را حاکم قرار میدادند. منطق اینکه حرف مخالف در مجالس عملی زده شود و پاسخ علمی داده شود در این قضیه فرض است. اینها موجب می شود که امام رضا(ع) به عنوان عالم آل محمد(ص) معروف شوند.
مدیرگروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: این منطق، منطقی است که اسلام مبانی اش را دارد. ادعایش را هم دارد. روش اش را هم دارد و شیوه عملی اهل بیت(ع) هم بر این منطق آزاداندیشی حکایت می کند. اوایل انقلاب اسلامی هم مشاهده می کردیم افراد از گروه های مختلف می آمدند، بحث می کردند و نظر می دادند و نتیجه اش این شد که کمونیستها و منافقین مغلوب شدند، چون اسلام حرف حساب برای گفتن دارد.
وی افزود: عمدتا این مباحث را باید به فضای دانشگاه ها که فضای اندیشه ورزی است برد. در آنجا اندیشه های مخالف بیاید و نقد شود. بحث و نقد جدی باشد تا عیار دو طرف سنجیده می شود، چون ادعا داریم دین ما دین کامل و قابلی است طبیعتا از بحث و مناظره هیچ هراسی نداریم. در مجالس و محافل علمی باید از شبهه استقبال شود اگر پاسخ قابل عرضه ای داریم ارائه کنیم وگرنه به مبانی خودمان مراجعه میکنیم و در نهایت این امر موجب شفاف شدن فضای علمی می شود و شبههها را برطرف میکند.
ایزدهی با اشاره به اینکه طبق روایتی از امام علی(ع) شبهه یعنی باطل را شبیه حق کردن، اذعان کرد: وقتی فضا، فضای شفافی نباشد شبهه جای علم را می گیرد اما فضای آزاداندیشی این را واکاوی می کند. مراد از شبهه را مشخص می کند و حق را از باطل جدا می کند. شبهه برطرف می شود و حق از باطل متمایز می شود. این بعد اصلی کار است که طبیعتا ضروری است.
این محقق و نویسنده کشورمان با اشاره به اینکه ما در فضایی قرار گرفتیم که انقلاب ما در حال صدور و پیدا کردن بسترهای بسیار مناسب در عالم است، بیان کرد: امام صادق(ع) در زمانی بحث آزاداندیشی را طرح کردند که اسلام به اقصی نقاط عالم در حال گسترش بود. حالا هم این گونه است. منطق شیعه و منطق انقلاب در حال گسترش است و اگر بحثهای آزاداندیشی وجود نداشته باشد و شبههها حل نشود و حرفهای مخالف عرضه و نقد نشود و منطق اسلام و منطق انقلاب تبیین نشود، طبیعتا بحث از صدور انقلاب و جهانشمولی اسلام بیمعنا خواهد بود.
وی تأکید کرد: بر همین اساس حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری به صورت خاص بر بحث آزاداندیشی تأکید داشتند تا منطق صحیح مشخص شود اما متأسفانه به گمانم بعد از اینکه مقام معظم رهبری این را انتظار داشتند ما قدری خودهراسی کردیم و بیشتر وارد محتوا نشدیم. کرسیهای آزاداندیشی به معنای واقعی که همواره مطالبه مقام معظم رهبری بود محقق نشد. دانشگاهها به خاطر جریانات سیاسی، به خاطر اینکه اگر گروه بعد بیاید گروه قبل را از بین ببرد، همواره به خاطر سیاسیگری و شتابزدگی و به خاطر جریانات حزبی معمولا از آن فرار کرده و آن حیثیت واقعی علمی آزاداندیشی در حاشیه قرار گرفته و به صورت گفتمان غالب در نیامده است و متأسفانه همچنان هم فضاهای علمی در این قضیه تحاشی میکنند و به حاشیه بیشتر می پردازند تا به متن.
وی تأکید کرد: ظاهرا سطح انتظار مقام معظم رهبری به صورت مطلوب محقق نشده است و امیدواریم این فضا محقق شود تا در فضای شفاف علمی حق از باطل محقق شود و شبهه ها و تاریکیهایی که از سوی غربیها، منافقین و مخالفین عرضه می شود با شفاف شدن و نورانی شدن فضا مشخص شود و حرف درست از باطل متمایز خواهد شد. در مجموع تلقی من این است که متأسفانه کرسیهای آزاداندیشی جایگاه خودشان را پیدا نکردند و همواره در سطح حداقلی به سر می برند، اگرچه از سطح شعار فراتر رفته اما همچنان در سطح نازلی به سر می برند.
نظر شما